عکسای جدید فرزین


تاریخ : 10 آبان 1392 - 20:05 | توسط : فرزین | بازدید : 1339 | موضوع : وبلاگ | 9 نظر

شعرهای مهد کودک(خرداد و شهریور)

 

چند وقتیه شعرهای مهد کودک فرزین جون رو توو وبلاگش ننوشتم تو این پست میخواهم همه شعرهای ماههای خرداد و شهریورو براش بذارم هرچند مطلب طولانی خواهد شد.

"اعضای بدن"

من دو دست دارم هر دو تواناست

یکی دست چپ یکی دست راست

من دو پا دارم هر دو تا پویاست

یکی پای چپ یکی پای راست

من دو چشم دارم هر دو تا بیناست

یکی چشم چپ یکی چشم راست

من دو گوش دارم هر دو شنواست

یکی گوش چپ یکی گوش راست


"خنده"

خنده بکن همیشه

اخم بکنی نمیشه

مادر مهربانم

راحت روح و جانم

بمن میگه همیشه

اخم بکنی نمیشه

غنچه گل با خنده

میگفت به گوش بنده

خنده بکن همیشه

اخم بکنی نمیشه


" پیشی"

من پیشی ام ناز می کنم ناز ناز ناز

بچه موش رو قاپ می زنم قاپ قاپ قاپ

با پنجولام ریز می کنم ریز ریز ریز

بعدش اونو هام می کنم هام هام هام


"هاپو"

من هاپوم هاپ می کنم هاپ هاپ هاپ

گرگارو من گاز می گیرم گاز گاز گاز

توو گله ها گشت می زنم گشت گشت گشت

چوپانارو یاری می دم روز روز روز


"خورشید خانوم"

خورشید خانوم گیسو طلا

بیا پایین از اون بالا

کجا میری؟کجا میری؟

چرا به دور دورا میری؟

بیا پایین بازی کنیم

توو کوچه ها شادی کنیم

آفتاب کنیم آفتاب کنیم

برفاو یخهارو آب کنیم


"دریا"

دریا دریا موج داره

نسیم و دریا بهارو میاره

نورو بارون میشه رنگین کمون

یه موج رنگی میزنه آسمون

قایق میخواد که دوباره باد بیاد

برای رفتن باد باد باد بیاد


"توپ"

توپ سفیدم قشنگو نازی

حالا من میخوام برم به بازی

بازی چه خوبه با بچه های خوب

بازی می کنیم با یه دونه توپ

من پرت می کنم توپ سفیدم را

از جا می پره میره توو هوا

قل قل می خوره توو زمین ورزش

یک دو سه و چهار پنج شش


"شیر"

گاوه میگه ای بچه ها

منم که میدم شیر به شما

خوب میدونید که من کیم

این همه خوشحال از چیم

دو شاخ تیز به سر دارم

یک تن پر هنر دارم

علف که خوردم شیر میشه

ماست و کره و پنیر میشه

هرکی میخواد قوی بشه

شیر بخوره روزی یه شیشه



تاریخ : 03 آبان 1392 - 03:46 | توسط : فرزین | بازدید : 7410 | موضوع : وبلاگ | 5 نظر

نقاشی های فرزین

یه خونه با یه در دو پنجره و دودکش و حیاط و آسمون آفتابی

سه تا خونه یکیش برای ما یکیش طبقه اول و یکیشم برا طبقه سوم که هرکدوم پله دارن.

حیاط پیش دبستانی در کنار خاله سعیده(مربی) یه تاب یه درخت پرتقال یه آسمون بایه خورشید

خونه فرزین دارای یه حیاط با دوتا گل  و یه خورشید.(توضیح اینکه فلشهایی که به سمت خونه و

گلها کشیده برا نشون دادن آنها می باشد.به قول خودش از بالا نگاه کنند.)

یه غول در حال بلند کردن یه خونه.

یه خانمی که یدفعه تبدیل به غول شده.

خونه فرزین که بخاری روشنه و هوای داخل آن خیلی گرمه.آب هم پاشیده.(رنگ قرمز علامت گرما

و رنگ  آبی علامت آب)

یه بچه ای که قوی شده و بزرگ شده.

ایستگاه اتوبوس و جایگاه ویژه خانمها


تاریخ : 27 مهر 1392 - 01:04 | توسط : فرزین | بازدید : 1271 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر

فرزین جون واسه مامانش خرید میکنه

فرزین جون واسه مامانش خرید میکنه


تاریخ : 19 مهر 1392 - 03:15 | توسط : فرزین | بازدید : 1072 | موضوع : فتو بلاگ | 10 نظر

اولین آموزشهای فرزین در پیش دبستانی

اولین آموزشهای فرزین در پیش دبستانی

آموزش الفبای فارسی اولین حرف آ-ا
آموزش نقاشی،کار با سفال و ژیمناستیک
اولین شعری که فرزین یاد گرفته و حفظش کرده، الان خودش داره میگه، منم براش می نویسم:

وقتی که از خواب پا میشم
مثل یه غنچه باز میشم
توو باغچه گردش میکنم
یه کمی ورزش میکنم
برای چاییو صبونه
دون دون میرم خونه
چای مینوشم
لباسم را میپوشم
با مامان از خونه مون
یواش یواش میرم بیرون
به کودکستان میروم
خوشحال و خندان میروم
تاریخ : 12 مهر 1392 - 18:02 | توسط : فرزین | بازدید : 1930 | موضوع : آرت بلاگ | 15 نظر

فرزین پیش دبستانی شد

فرزین پیش دبستانی شد

فرزین جونمون امروز اول مهر با هزار ذوق و شوق رفت پیش دبستانی

از زیر قرآن ردش کردیم و یه مرحله جدید از زندگیش رو شروع کرد به امید خدا

قربونش رفتیم حسابییییییییییییی

همش قد و بالاشو نگاه می کردیم و لذت می بردیم از پسل خوشکلمون
تاریخ : 02 مهر 1392 - 04:26 | توسط : فرزین | بازدید : 1540 | موضوع : آرت بلاگ | 22 نظر

اولین روزهای مهد کودک

اولین روزهای مهد کودک

اولین روزهایی که فرزین جون رو گذاشتیم مهد چقدر من و بابایی اش استرس داشتیم که چیزیش نشه، غذا خوب بخوره و ...
این نوشته یکی از نامه هایی است که من با عجله برای خاله زهراش نوشتم
یادمه از دانشگاه تا مهد کودک را با اشتیاق طی می کردم تا عزیزم رو در آغوش بکشم
تووی سرمای پاییز و زمستان تمام عشقم این بود که بغلش کنم و بیارمش خونه و توی مسیر قاب صورتش رو که از لای کلاهش بیرون بود غزق بوسش می کردم
چه دنیای شیرینی
تاریخ : 24 شهریور 1392 - 07:56 | توسط : فرزین | بازدید : 2560 | موضوع : فتو بلاگ | 19 نظر

شعرهای مهد کودک(تیر)

مسواک

صبح و ظهر و شب

یعنی سه نوبت

مسواک می زنم

خیلی بادقت

دندان تمییزه

دهان خوشبو

چی از این بهتر

دوست من بگو

 

 

سلام

سلام مامان من اومدم

سلام بابا من اومدم

سلام دادن رو بلدم

سلام ندم بی ادبم

این اولین درس ماست

بهترین درس دنیاست


تاریخ : 22 شهریور 1392 - 06:34 | توسط : فرزین | بازدید : 1219 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

شعرهای مهد کودک(تیر)

آشغال

آ، اول آشغاله

یعنی همون زباله

همون که خاله سوسکه

از دیدنش خوشحاله

مگس و پشه رقیبن

توو خوردن آشغالا

زرنگ تر از اوناهست

موش موشک ناقلا

سوسک و مگس بدونن

ما آشغالی نداریم

آشغالا رو با کیسه

سر کوچمون می ذاریم

نکنه یه وقت بریزه

آشغالی توو کیسه

گربه سیاه از راه

میرسه زود می لیسه

 

 


تاریخ : 18 شهریور 1392 - 06:04 | توسط : فرزین | بازدید : 2116 | موضوع : وبلاگ | 7 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی