بابابزرگ،مهمون فرزین

چند روزیه بابابزرگ اومده پیشم.صبحش که بیدار شدم سورپرایز شدم چون اصلن خبر نداشم و بابایی بهم نگفته بود به بابا گفتم ای کلک میخاسی غافلگیر شم؟اونم گفت آره.خلاصه صبونه خوردیم و باهم رفتیم پیش دبستانی بعدازظهرشم اومدن دنبالم توو خونه هم کلی بام بازی کرد.جند روزیم رفت خونه پسر عموم(نوید) دیروز با عمو اینا برگشت.با نوید کلی کل کل کردیم که بابابزرگ خونه کی بمونه ولی شبش پیش ما موند چون فردا پس فردا مخاس برگرده پاوه و بابام ببردش ترمینال.الانم داریم باهم بازی می کنیم.


تاریخ : 09 آذر 1392 - 03:27 | توسط : فرزین | بازدید : 1876 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

سفر پاوه

سلام دوستان عزیزم

من هفته پیش چند روزی رو رفتم پاوه، جاتون خیلی خالی بود، رفتم باغ، موقع برداشت انار بود کلی خوش گذشت.با چوبای مخصوصی که دارن از درختا انار چیدم کار خیلی سختیه ولی به تجربه ش می ارزید.ناگفته نمونه که رفتم باغ بابابزرگ و باغ داییای بابام.دایی قادر بم قول داده بود که رفتم باغشون باهم درخت بکاریم که به قولشم عمل کردو یه درخت یه متری گردو کاشتم با دو تا گل نرگس.شبشم توو خونه باغ دایی حسن خوابیدیم.این اولین تجربه من بود که شبو توو باغ خوابیدم.

اینم چندتا عکس از باغ انار


تاریخ : 02 آذر 1392 - 02:43 | توسط : فرزین | بازدید : 1360 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی